عباس عبدی: شکاف در حاکمیت واقعی و جدی است و بزودی گسترده تر خواهد شد
عباس عبدی، از اعضای اصلی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی و عضو فعال جریان اصلاحات در ایران، طی گفتگویی با سامانه خبری- تحلیلی فرارو که به تازگی تحت عنوان «شکافهای سیاسی-اجتماعی بروز کرده پس از انتخابات و ریشههای آن» منتشر شده، «افزایش شدید درآمدهای نفتی را، از زمینه های اصلی شکلگیری شکاف در جامعه ایران» دانست و پیرامون شکاف سیاسی- اجتماعی به وجود آمده پس از انتخابات در ایران تصریح کرد :
جوامع امروزی را از حیث میزان بسته یا باز بودن فضای سیاسی و اجتماعی آنها میتوان در یک پیوستار قرار داد. در جوامع نسبتاً باز هر تغییر و تحولی که در اعماق جامعه رخ دهد، با فاصله اندک اثرات خود را در سطوح آشکار از جمله سیاست و رفتار و ارزشها نشان خواهد داد.
وی افزود: در مقابل در جوامع بسته این اثر به سهولت منتقل و دیده نمیشود، اما دیده نشدن آن به معنای نبودش نیست، از این رو در مقاطع خاصی که فرصت بروز پیدا کند، به یکباره مشهود میشود و همه را دچار حیرت میکند. کسانی که فضای سیاسی و اجتماعی را میبندند، بیش از سایرین دچار حیرت میشوند و چون این تغییرات را باور نمیکنند، آن را به دستهای پنهان و فرا مرزی نسبت میدهند… میزان انسداد نیز در جوامع مختلف متفاوت است و چگونگی بروز و ظهور آثار تحولات در این جوامع بستگی به کیفیت مذکور دارد.انتخابات سال ۱۳۸۸ در ایران یکی از آن مقاطع خاص است که فرصتی را برای بروز و ظهور تحولاتی ایجاد کرد که اگر فضای سیاسی بسته نبود، این تحولات پیش از این خود را نشان میداد، و البته نه به صورت انفجاری.
این فعال سیاسی خاطر نشان کرد:اگر این وضعیت را در قالب شکاف اجتماعی بیان کنیم، به این صورت خواهد بود که به موازاتی که هسته قدرت سیاسی در ایران تصلب بیشتری از خود نشان داد، سایر نیروها (از نزدیکترین نیروها به این هسته قدرت گرفته تا دورترین نیروهای سیاسی و برانداز) کمابیش به میزانی از این هسته دور شدند و زمینههای شکاف حکومت ـ مردم که در هشت یا نه سال گذشته تقویت میشد، فرصت بروز پیدا کرد.»
عباس عبدی مسئول اصلی شکافهای ایجاد شده در جامعه را «در درجه اول صاحبان قدرت» دانست و گفت «منتقدان نیز به تناسب بیمسئولیت نیستند و فارغ از مسئولیت سیاسی حکومت و منتقدان، به نظر من، افزایش شدید درآمدهای نفتی زمینه اصلی را برای شکلگیری چنین سیاستهایی فراهم کرد.»
اختلاف میان گروههای سیاسی در مورد نظام؛ سبزها و نظام
عبدی تقسیم بندی طرفین منازعه در کشور میان همراهان و معاندان نظام را «مبهم دانست و متذکر شد «باید معنای نظام را روشن کرد. اگر نظام را وجه حقیقی آن بدانیم در این صورت تمام آنچه را که در حکومت جاری و ساری است و نتایج حاصل از آن را باید مترادف با نظام حقیقی موجود دانست، با این تعریف از نظام، شکاف موجود را حداکثر میتوان حول همراهان نظام با مخالفان و سپس براندازان تقسیمبندی کرد. روشن است که مخالفان و براندازان طیف بسیار متنوعی را شامل میشوند. اما اگر وجه حقوقی و نه حقیقی نظام را ملاک قرار دهیم، در این صورت تقسیمبندی مذکور به کلی مخدوش میشود، زیرا بخش اعظم افرادی که مخالف یا حتی برانداز معرفی میشوند، با وجه حقوقی نظام نه تنها مشکل چندانی ندارند، سهل است که بسیاری از آنان از این وجه نیز دفاع میکنند، از جمله رهبران جنبش سبز بیش از سایرین در حکومت، مدعی تحقق تعبیر حقوقی از نظام هستند.»
شکاف در جریان اصولگرایان بعد از بیانیۀ ۱۷ موسوی
این عضو دانشجویان «پیرو خط امام»، پیرامون شکاف در میان اصولگرایان، دست به تحلیل زده و خاطرنشان کرد «شکاف و انشقاق میان جناح حاکم، بدون تردید مهم و جدی است و در آینده نه چندان دور شدیدتر هم خواهد شد. پس از ۲۲ خرداد هم این شکاف جدی تر گردید، اما پس از حوادث ۱۳ آبان موقتاً پوشیده نگهداشته شد، اما پس از بیانیه ۱۷ مهندس موسوی، و در ادامه اتفاقات بعدی شکاف مذکور عمیقتر و حادتر خواهد شد. البته چگونگی بروز این شکاف تا حدی هم به نحوه رفتار منتقدین بستگی دارد. «
شکاف و اختلاف در میان اصولگرایان کاملا واقعی و مهم است
عباس عبدی همچنین شکاف میان اصولگرایان را کاملاً واقعی و برای تحول مسالمت آمیز و تحقق اصلاحات مهم دانست و این نکته که «لزوما بتوان گفت بخشی از آنان در مواضع خود تجدیدنظر کردهاند» را نادرست خوانده و تصریح کرد «بهتر است گفته شود که همه آنان در مواضع خود تجدیدنظر میکنند، زیرا نباید فریب اصطلاح و برچسب «اصولگرایی» را خورد، زیرا چیزی به نام اصول انتزاعی فراتر از موضوعات سیاسی جاری نزد آنان دیده نمیشود. این چه اصولگرایی است که در برابر این همه تخلفات سکوت پیشه میکند و حتی تلویحی یا تصریحی به حمایت میپردازد؟ متأسفانه در ایران کلمات بار مفهومی خود را از دست میدهند و کلمات ابزارها و سنگرهایی هستند که افراد و گروهها بتوانند در پشت آن پنهان شوند و خود را از تیررس منتقدین نجات دهند.»
اتحاد اصلاح طلبان پس از انتخابات جدی شد و در آینده…
عضو انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران، اتحاد اصلاحطلبان بر اثر وقایع پس از انتخابات را نیز چنین تحلیل کرد «…اصولا هنگامی که فشار حکومت زیاد باشد، اصلاحطلبان و منتقدین نیز به یکدیگر نزدیکتر میشوند و اختلافات داخلی خود را فراموش و منجمد میکنند، بنابراین اگر در آینده مواجه با شرایطی شویم که اختلافات داخلی جناح حاکم بیشتر شود، تا حدی باید انتظار داشت که اختلاف میان منتقدان نیز نمایانتر گردد. اختلاف مذکور گرچه به نحوه عملکرد جنبش و تعامل آن با حکومت برخواهد گشت، اما بدان معنا نیست که اختلافات مذکور به ریشههای فکری و ذهنی آنان بیارتباط است.
این فعال اصاح طلب و پژوهشگر احتماعی، مسئله هدفمند کردن یارانهها و وضعیت اقتصادی کشور را نیز مورد تحلیل قرار داده و خاطرنشان نمود «دولت اگر میتوانست منابع خودش را عادلانه توزیع کند، در چهار سال گذشته ضریب جینی بیشتر نمیشد!! دولتی که نتوانسته ضریب جینی را کم کند، سهل است که زیادتر هم کرده، چطور میخواهد در توزیع درآمدهای نفتی عادلانه رفتار کند؟ … دولت میتواند برحسب درآمدهای هر فرد از او مالیات بگیرد و مثل همه عقلا از طریق بازتوزیع درآمدهای مالیاتی، شکافهای اقتصادی را کم کند. دولتی که صدها میلیارد دلار را در چهار سال مصرف کرده و فساد و تورم و نابرابری و بیکاری بیشتر و رشد اقتصادی کمتر شده است، حالا چگونه میخواهد یارانهها را عادلانه توزیع کند؟ دولتی که چهار سال تجربه ناموفق را پس داده است، حالا میخواهد چگونه تجربه موفقی داشته باشد؟»